۱۳۹۰ فروردین ۷, یکشنبه
قدرتمند ترین سلاح عاری از خشونت که در دست ماست...چیزی جز سازماندهی نیست!
"قدرتمند ترین سلاح عاری از خشونت که در دست ماست و نیز پیچیده ترین و دشوار ترین سلاح ما...چیزی جز سازماندهی نیست."
"دکتر مارتین لوتر کینگ"
در بطن چگونگی عملکرد مقاومت عاری از خشونت ؛ شیوه ای به نام "جوجیستو" وجود دارد. این اصطلاح از یک هنر رزمی باستانی ژاپنی که اساس آن آگاهی نسبت به سازوکار تعادل در انسان و چگونگی بر هم زدن آن در حریف می باشد، وام گرفته شده است.
به طور خلاصه می توان گفت که با خود داری عمدی از اعمال خشونت در برابر خشونت و پافشاری بر رفتار های عاری از خشونت، باوجود فشارها و تضعیفات حریف، می توان تعادل او را برهم زد و او را از پای انداخت. هنگامی که افراد دخیل در مبارزه ی عاری از خشونت؛ از مقابله به مثل نسبت به خشونت های حریف امتناع می ورزند؛ صحنه ی رنجی که ناشی از امتناع آنان از واکنش خشونت آمیز بوده است، موجب تکان خوردن مهاجم می شود و او را نسبت به شیوه ای که در پیش گرفته دچار تردید می کند و از اتخاذ تصمیم و واکنش مناسب باز می دارد.
در چنین حالتی، عموما حس همدلی افراد پلیس یا نیروهای نظامی نسبت به حریفانی که از خشونت اجتناب می کنند، بر انگیخته می شود.
"با تشدید وحشیگری ها نسبت به مردمی که خشونت را به دور افکنده اند، چهره ی حریف هر چه کریه تر و نفرت انگیزتر می شود و همدلی و حمایت بیشتری را نسبت به مبارزان راه عدم خشونت بر می انگیزد. به این ترتیب، مردم عادی و عموم شهروندان نیز از نیروهای مهاجم جدا می شوند و چه بسا به صف مقاومت کنندگان می پیوندند."(جین شارپ)
در همین حال، حامیان مبارزان راه عدم خشونت ،انضباط خود را همچنان حفظ می کنند و اعتماد به نفس بیشتری می یابند. توسل به خشونت از نظر آنان همچنان منتفی است چراکه در غیر این صورت، حریف در تصمیم خود نسبت به اعمال خشونت، جری تر می شود و مستمسکی برای سرکوب خشن تر به دست می آورد و مقاومت کنندگان نیز ضعیف می شوند.
حتی اگر فضای مبارزه منجر به سرکوب وحشیانه هم بشود، صف عدم خشونت همچنان آماده ی یافتن راه حلی مسالمت آمیز باقی می ماند.
هر چه خشونت حریف بیشتر می شود، توان نیروهای او برای مقابله با قدرتی که معتقدان به عدم خشونت به کار گرفته اند،کمتر می شود. گاندی این حالت را به فردی تشبیه می کند که با خشونت و نیرویی هر چه تمام تر در صدد شکافتن آب با شمشیر است، نتیجه جز از جا در رفتن مفصل کتف او نیست. و گفتاری مشابه از ماکیاول نیز در این زمینه هست.
با توجه به تاریخ مبارزات عدم خشونت در جهان معاصر (اروپای شرقی آسیا و آمریکا) یکی از صاحب نظران چنین نتیجه گرفت:"با توسل به مقاومت مدنی درست به اندازه ی سایر روشهای دست یابی به دموکراسی و حفاظت از آن را تضمین کرد."
لازمه ی استقرار صلح و امنیت، آموزش تاریخ و چگونگی به کار گیری عدم خشونت است.اگر جوامع، چگونگی مبارزه در راه عدالت،حقوق بشر و دموکراسی را بدون توسل به خون ریزی فراگیرند،تلقی و درک آنها بر رشد نهادهای جدید اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و نیز برای اعمال حاکمیت تاثیر خواهد گذاشت.نحوه ی زندگی مردم و اینکه آیا رفتار آنها مبتنی بر عدم خشونت هست یا نه، عامل رقم زننده ی حصول یا عدم حصول خواسته هایشان است.
(مهاتما گاندی و مارتین لوترکینگ قدرت مبارزه ی عاری از خشونت. نویسنده: مری کینگ )
"دکتر مارتین لوتر کینگ"
در بطن چگونگی عملکرد مقاومت عاری از خشونت ؛ شیوه ای به نام "جوجیستو" وجود دارد. این اصطلاح از یک هنر رزمی باستانی ژاپنی که اساس آن آگاهی نسبت به سازوکار تعادل در انسان و چگونگی بر هم زدن آن در حریف می باشد، وام گرفته شده است.
به طور خلاصه می توان گفت که با خود داری عمدی از اعمال خشونت در برابر خشونت و پافشاری بر رفتار های عاری از خشونت، باوجود فشارها و تضعیفات حریف، می توان تعادل او را برهم زد و او را از پای انداخت. هنگامی که افراد دخیل در مبارزه ی عاری از خشونت؛ از مقابله به مثل نسبت به خشونت های حریف امتناع می ورزند؛ صحنه ی رنجی که ناشی از امتناع آنان از واکنش خشونت آمیز بوده است، موجب تکان خوردن مهاجم می شود و او را نسبت به شیوه ای که در پیش گرفته دچار تردید می کند و از اتخاذ تصمیم و واکنش مناسب باز می دارد.
در چنین حالتی، عموما حس همدلی افراد پلیس یا نیروهای نظامی نسبت به حریفانی که از خشونت اجتناب می کنند، بر انگیخته می شود.
"با تشدید وحشیگری ها نسبت به مردمی که خشونت را به دور افکنده اند، چهره ی حریف هر چه کریه تر و نفرت انگیزتر می شود و همدلی و حمایت بیشتری را نسبت به مبارزان راه عدم خشونت بر می انگیزد. به این ترتیب، مردم عادی و عموم شهروندان نیز از نیروهای مهاجم جدا می شوند و چه بسا به صف مقاومت کنندگان می پیوندند."(جین شارپ)
در همین حال، حامیان مبارزان راه عدم خشونت ،انضباط خود را همچنان حفظ می کنند و اعتماد به نفس بیشتری می یابند. توسل به خشونت از نظر آنان همچنان منتفی است چراکه در غیر این صورت، حریف در تصمیم خود نسبت به اعمال خشونت، جری تر می شود و مستمسکی برای سرکوب خشن تر به دست می آورد و مقاومت کنندگان نیز ضعیف می شوند.
حتی اگر فضای مبارزه منجر به سرکوب وحشیانه هم بشود، صف عدم خشونت همچنان آماده ی یافتن راه حلی مسالمت آمیز باقی می ماند.
هر چه خشونت حریف بیشتر می شود، توان نیروهای او برای مقابله با قدرتی که معتقدان به عدم خشونت به کار گرفته اند،کمتر می شود. گاندی این حالت را به فردی تشبیه می کند که با خشونت و نیرویی هر چه تمام تر در صدد شکافتن آب با شمشیر است، نتیجه جز از جا در رفتن مفصل کتف او نیست. و گفتاری مشابه از ماکیاول نیز در این زمینه هست.
با توجه به تاریخ مبارزات عدم خشونت در جهان معاصر (اروپای شرقی آسیا و آمریکا) یکی از صاحب نظران چنین نتیجه گرفت:"با توسل به مقاومت مدنی درست به اندازه ی سایر روشهای دست یابی به دموکراسی و حفاظت از آن را تضمین کرد."
لازمه ی استقرار صلح و امنیت، آموزش تاریخ و چگونگی به کار گیری عدم خشونت است.اگر جوامع، چگونگی مبارزه در راه عدالت،حقوق بشر و دموکراسی را بدون توسل به خون ریزی فراگیرند،تلقی و درک آنها بر رشد نهادهای جدید اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و نیز برای اعمال حاکمیت تاثیر خواهد گذاشت.نحوه ی زندگی مردم و اینکه آیا رفتار آنها مبتنی بر عدم خشونت هست یا نه، عامل رقم زننده ی حصول یا عدم حصول خواسته هایشان است.
(مهاتما گاندی و مارتین لوترکینگ قدرت مبارزه ی عاری از خشونت. نویسنده: مری کینگ )
عکس هایی از بهنود رمضانی که نشان میدهد مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفته است
همانطور که قبلا اعلام کرده بودیم، کشته شدن بهنود رمضانی به دست موتور سواران بسیجی انجام شده است و کودتاگران تلاش کرده اند با گزارشات شتاب زده، علت مرگ را انفجار نارنجک دست ساز در جیب شلوار بهنود نشان دهند و آنرا در غالب یک حادثه رفع رجوع کنند.
حال انکه آثار کبودی در بدن بهنود کاملا مشخص بوده و خود عکس ها گویای این مطلب می باشد.
حال انکه آثار کبودی در بدن بهنود کاملا مشخص بوده و خود عکس ها گویای این مطلب می باشد.
۱۳۹۰ فروردین ۴, پنجشنبه
نفوذ به حساب کاربری شهروندان از سوی دولت کودتا و چند توصیه برای کاربران
شرکت کمودو در نیوجرسی آمریکا که در زمینه صدور گواهی دیجیتال فعالیت می کند، اعلام کرده است هکرهایی از داخل ایران توانسته اند با رخنه به درون سایت یکی از واحدهای اروپایی این شرکت، گواهی دیجیتال سایت هایی مانند جی میل، یاهو، اسکایپ و مرورگر فایرفاکس را جعل کنند.
کمودو با اشاره به آدرس اینترنتی هکرها و نوع تمرکز حملات آنها احتمال می دهد این حمله از سوی دولت ایران و برای به دست آوردن نام کاربری و کلمه عبور ای میل شهروندان این کشور انجام شده باشد.
گواهی دیجیتال(Digital Certificate) سندی الکترونیک است که به کاربران اطمینان می دهد تبادل اطلاعات بین مرورگر آنها و سرور سایت مورد رجوع رمزگذاری شده است و شخص سومی به آن دسترسی ندارد.
حمله مورد اشاره کمودو در پانزدهم مارس انجام شده و این شرکت پس از کشف این موضوع، گواهی های جعل شده را باطل کرده است.
جعل گواهی دیجیتال سایت های اینترنتی به دولت ها اجازه می دهد با تغییر مسیر ترافیک آنلاین، به مکاتبات الکترونیک آنها دسترسی پیدا کنند.
از سوی دیگر، جعل گواهی دیجیتال مرورگرهای اینترنتی به هکرها اجازه می دهد در فعالیت آنلاین کاربران جاسوسی کنند.
هنوز معلوم نیست اطلاعات کاربری چه تعداد از شهروندان ایرانی دزدیده شده است.
کارشناسان اینترنتی به کاربران توصیه کرده اند که برای جلوگیری از خطر دسترسی احتمالی هکرها به اطلاعات شخصی آنها در اولین فرصت مرورگرهای خود را به روز کنند.
مرورگرهای خود را به روز کنید. همچنین به کاربرانی که نگران امنیت خود هستند، توصیه می شود که پس به روز کردن مرورگرهای خود، رمزهای عبورشان را عوض کنند."
همچنین به کاربران توصیه می شود برای دسترسی به پست الکترونیک از سرویس های امن و قابل اطمینان وی پی ان استفاده کنند.
دولت های مختلف تاکنون چند بار برای به دست آوردن اطلاعات شهروندان از طریق جعل گواهی دیجیتال سایت های ارتباطی اقدام کرده اند. دولت سابق تونس نیز برای نفوذ به حساب کاربری شهروندان در شبکه های اجتماعی و کنترل فعالیت آنها از این دست اقدامات انجام داده بود.
۱۳۹۰ فروردین ۱, دوشنبه
یک نکته در مورد کشته شدن بهنود رمضانی ( دانشجوی دانشگاه نوشیروانی بابل)
پس از فوت بهنود رمضانی، دانشجوی ورودی سال 89 دانشگاه نوشیروانی بابل در چهار شنبه سوری ،متاسفانه در برخی خبرگزاری ها علت مرگ را بر اساس گفته های شاهد عینی ، انفجار بمب های دست ساز و تکه تکه شدن بدن او عنوان شده که دوستان حاضر در صحنه آن را رد کرده و دلیل اصلی کشته شدن بهنود صدمات ناشی از جسم سخت بر سر بهنود عنوان می کنند و نه پارگی طحال. دوستان بهنود هم با اطلاع رسانی در این مورد سعی در شفاف سازی در این مورد را داشته اند.
صفحه ی صادره از بهشت زهرای تهران هم گویا این مطلب بوده است که مرگ بر اثر صدمات ناشی از جسم سخت بوده است.
اتفاقا ، حاضرین در مراسم دفن بهنود هم تاکید می کنند که بدن بهنود به هیچ وجه تکه تکه نشده بود و ظاهری سالم داشته است از طرفی پدر بهنود و کارکنان بیمارستان الغدیر هم این قضیه را تایید می کنند.
گویا کودتاگران می خواهند کشته شدن بهنود رو یک حادثه نشان داده و بر همین اساس کسی از کادر سرکوب مورد مواخذه قرار نگرفته و همه چیز در قالب یک حادثه رفع رجوع شود.
صفحه ی صادره از بهشت زهرای تهران هم گویا این مطلب بوده است که مرگ بر اثر صدمات ناشی از جسم سخت بوده است.
اتفاقا ، حاضرین در مراسم دفن بهنود هم تاکید می کنند که بدن بهنود به هیچ وجه تکه تکه نشده بود و ظاهری سالم داشته است از طرفی پدر بهنود و کارکنان بیمارستان الغدیر هم این قضیه را تایید می کنند.
گویا کودتاگران می خواهند کشته شدن بهنود رو یک حادثه نشان داده و بر همین اساس کسی از کادر سرکوب مورد مواخذه قرار نگرفته و همه چیز در قالب یک حادثه رفع رجوع شود.
بر همین اساس وظیفه ی خود دانستیم که با اطلاع رسانی دقیق مانع از گسترش این گونه خبر های غیر واقعی شویم.
۱۳۸۹ اسفند ۲۹, یکشنبه
تعدادی از زندانیان سیاسی زندان اوین به مرخصی آمدند
به گزارش سایت کلمه ، تعدادی از زندانیان سیاسی بعد از ظهر امروز(۲۹ اسفند) از زندان اوین برای گذراندن مرخصی نوروزی راهی خانه هایشان شدند .اغلب این افراد با سپردن وثیقه های سنگین به مرخصی آمده اند.
به گزارش خبرنگار کلمه، لیلا توسلی، پروین جوادزاده، حمزه کرمی، فرید طاهری، زهرا جباری ، محمدرضا مقیسه، محسن امین زاده، فیض الله عرب سرخی، علی جمالی و دکتر آرش علایی از جمله کسانی بودند که دقایقی پیش (حوالی ساعت ۱۵:۳۰ ) از زندان اوین آزاد شدند.
گفته می شود که تا ساعاتی دیگر تعدادی دیگر از زندانیان سیاسی زندان اوین همچون بابک داشاب و میلاد اسدی و .. برای گذراندن تعطیلات نوروزی به مرخصی می آیند . خبرهای دیگر در این باره به زودی اعلام می شود.
محمدرضا رجبی نیز دو روز پیش برای گذراندن مرخصی نوروزی از اوین آزاد شده است.محمدرضا رجبی از زندانیان حوادث پس از انتخابات است که پس ازنوزده ماه برای اولین بار به مرخصی می آید.
محسن میردامادی و محسن امین زاده و فیض الله عرب سرخی آزاد شدند
محسن میردامادی و محسن امین زاده و فیض الله عرب سرخی آزاد شدند. دوستان دیگری هم آزاد شدند.
منتظر خبر سایت های سبز باشید
بهنود رمضانی دانشجوی ورودی 89 دانشگاه نوشیروانی بود که در چهارشنبه سوری در تهران کشته شد
بهنود رمضانی قرا دانشجوی ورودی ۸۹ رشته مهندسی مکانیک دانشگاه صنعتی نوشیروانی که متولد سال ۱۳۷۱ در بابل بود، در "چهارشنبه سوری" در شهر تهران جان خود را از دست داد. به روایت دوستان او ، بهنود در اثر ضربات شوکر و باطوم موتور سواران بسیجی در شب چهار شنبه سوری دار فانی را وداع گفت.
روز ۲۶ اسفند خانواده بهنود پیکر بی جان وی را از پزشک قانونی تحویل گرفته و به سوی روستای "قراخیل" از توابع شهرستان قائمشهر جهت تشییع و دفن حرکت کردند. در روز ۲۷ اسفند نیز این جوان در روستای یاد شده به خاک سپرده شد. تحویل جنازه ی او هم به خانواده در صورتی بود که هر گونه شکایت پس گرفته شود و خارج از تهران به خاک سپرده شود.
صفحه ی یاد بودی هم از سوی دوستان او در فیسبوک برای اطلاع رسانی در مورد او راه انذازی شده و دوستان او با ذکر خاطرات یادش را گرامی می دارند.
آدرس این صفحه: http://www.facebook.com/pages/%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%A8%D9%87%D9%86%D9%88%D8%AF-%D8%B1%D9%85%D8%B6%D8%A7%D9%86%DB%8C/119461181462123
روز ۲۶ اسفند خانواده بهنود پیکر بی جان وی را از پزشک قانونی تحویل گرفته و به سوی روستای "قراخیل" از توابع شهرستان قائمشهر جهت تشییع و دفن حرکت کردند. در روز ۲۷ اسفند نیز این جوان در روستای یاد شده به خاک سپرده شد. تحویل جنازه ی او هم به خانواده در صورتی بود که هر گونه شکایت پس گرفته شود و خارج از تهران به خاک سپرده شود.
صفحه ی یاد بودی هم از سوی دوستان او در فیسبوک برای اطلاع رسانی در مورد او راه انذازی شده و دوستان او با ذکر خاطرات یادش را گرامی می دارند.
آدرس این صفحه: http://www.facebook.com/pages/%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%A8%D9%87%D9%86%D9%88%D8%AF-%D8%B1%D9%85%D8%B6%D8%A7%D9%86%DB%8C/119461181462123
۱۳۸۹ اسفند ۲۸, شنبه
محسن برزگر، فعال دانشجویی دانشگاه نوشیروانی آزاد شد
محسن برزگر دبیر فرهنگی سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه نوشیروانی بابل که در روز 25 بهمن اطراف دانشگاه نوشیروانی بازداشت شده بود، آزاد شد. برزگر دانشجوی ورودی 85 مهندسی برق در حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری تا به حال 5 بار بازداشت و به زندان افتاده است.او در بازداشت اخیر مدت زیادی را در سلول انفرادی بسر برده بود و بیش از سایر بازداشت شدگان و به اتهامات واهی مورد مواخذه قرار گرفته بود.
وی همچنین در حوادث پس از انتخابات نیز ، در تاریخ ۲۸ خرداد توسط اداره اطلاعات مازندران دستگیر شده بود. گفتنی است وی دوران بازداشت خود را در زندان اداره اطلاعات ساری و زندان متی کلا بابل سپری کرد. برزگر که در دوران انتخابات عضو فعال ستاد مهدی کروبی بوده از سوی شعبه یک دادگاه انقلاب شهرستان بابل به ۱۰ ماه حبس تعزیری و یک سال محرومیت از تحصیل محکوم شده بود. این عضو دفتر تحکیم وحدت در اسفند سال گذشته برای گذراندن دوران محکومیتش بازداشت و راهی زندان متی کلای بابل شد. او در تیر ماه سال جاری پس از گذراندن نیمی از دوران محکومیتش از زندان آزاد شد. این فعال نستوه دانشجویی در آبان ماه سال جاری هم به اتهام شرکت در انتخابات شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت (طیف علامه) بازداشت و راهی زندان اوین شده بود و مدت یه ماهه بازداشت خود را در بند ۲۴۰ زندان اوین سپری نموده بود.
وی همچنین در حوادث پس از انتخابات نیز ، در تاریخ ۲۸ خرداد توسط اداره اطلاعات مازندران دستگیر شده بود. گفتنی است وی دوران بازداشت خود را در زندان اداره اطلاعات ساری و زندان متی کلا بابل سپری کرد. برزگر که در دوران انتخابات عضو فعال ستاد مهدی کروبی بوده از سوی شعبه یک دادگاه انقلاب شهرستان بابل به ۱۰ ماه حبس تعزیری و یک سال محرومیت از تحصیل محکوم شده بود. این عضو دفتر تحکیم وحدت در اسفند سال گذشته برای گذراندن دوران محکومیتش بازداشت و راهی زندان متی کلای بابل شد. او در تیر ماه سال جاری پس از گذراندن نیمی از دوران محکومیتش از زندان آزاد شد. این فعال نستوه دانشجویی در آبان ماه سال جاری هم به اتهام شرکت در انتخابات شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت (طیف علامه) بازداشت و راهی زندان اوین شده بود و مدت یه ماهه بازداشت خود را در بند ۲۴۰ زندان اوین سپری نموده بود.
۱۳۸۹ اسفند ۲۵, چهارشنبه
چهار شنبه سوری به کام کودتاگران تلخ شد( آفرین به بچه های بابل)
از بعد از ظهر سه شنبه، محله های خورشید کلا- امیرکبیر- میدان اوقاف - خیابان شریعتی به شدت امنیتی بود طوری که در بعد از انتخابات سال گذشته تا کنون، شهرستان بابل به این اندازه امنیتی نشده بود.چهره شهر بابل ، کاملا چهره ی نظامی بود؛نیروهای یگان ویژه، از ساری به بابل اعزام شده بودند و عملاً کنترل وضعیت امنیتی شهر بابل مستقیماً از ساری کنترل می شد. کلیه نقاط حساس شهری ، مملو از نیرو های ضد شورش بود و همچنین نیروهای انتظامی و بسیجی نیز با موتور مشغول ورانداز اوضاع بودند.
اکثر چهره های ماموران برای شهروندان غیر آشنا و خبری از ماموران کلانتری های بابل و نیرو های این شهر نبوده و این تفاوت اساسی چهارشنبه سوری 89 بود.
با تاریک شدن هوا ، درگیری شدیدی میان نیروهای یگان ویژه و مردم شکل گرفت تا حدی که این درگیری ها تا کمربندی غربی ادامه داشت و همراه با شعار های: یا حسین میر حسین - مرگ بر دیکتاتور به طور ممتد ادامه یافت . همچنین با نزدیک شدن به نیمه شب سه شنبه، در خیابان امیرکبیر و کمربندی غربی توحید 36، درگیری ها به شدت میان مردم و نیروهای گارد ویژه تداوم یافت و تعدادی زیادی از جوانان در این رابطه بازداشت شدند.
دستگیر شدگان توسط بسیج به اتوبوس های وابسته به نیروی انتظامی منتقل می شدند ، و این اتوبوس ها که برای بازداشت شدگان در نظر گرفته شده بود ، به شدت یاد 24 خرداد 88 را به ذهن ها متبادر می کرد. به هر صورت با تمام ارایش های نظامی و ایجاد رعب و وحشت، باز هم چهار شنبه سوری به گام کودتاگران تلخ شد.
۱۳۸۹ اسفند ۲۰, جمعه
ایمان صدیقی پس از ۱۱۸ ساعت اعتصاب غذا ، آزاد شد
ایمان صدیقی با سپردن وثیقه ۳۰ میلیون تومانی از زندان آزاد شد.وی در روز ۱ اسفند توسط نهادهای امنیتی بازداشت شده و بعد از بازداشت به حفاظت اطلاعات سپاه شهرستان بابل منتقل و سپس راهی زندان متی کلای بابل شده بود. این عضو فعال ستاد دانشجویی مهدی کروبی در مازندران در زندان متی کلای بابل در اعتراض به عدم رسیدگی به پرونده اش دست به اعتصاب غذای نامحدود زد و پس از ۴ روز از اعتصاب غذا به زندان اداره اطلاعات ساری ( شهید کچوئی ) منتقل شد. ایمان صدیقی که عضو شورای عمومی دفتر تحکیم بوده در بند انفرادی زندان اداره اطلاعات ساری پس از ۱۱۸ ساعت اعتصاب غذا به درمانگاه این زندان منتقل شد و به اعتصاب غذایش پایان داد. اتهام این فعال دانشجویی از سوی دادستانی شهرستان بابل اقدام علیه امنیتی ملی و تحریک مردم به تظاهرات و ایجاد اغتشاش و تبلیغ علیه نظام ذکر شده است.
۱۳۸۹ اسفند ۱۹, پنجشنبه
اخرین وضعیت فعالین بابل و دادگاه نمایشی
حسین ضامن ضرابی، سارا باقری، علی یزدان پناه، رامتین مقدادی، دانیال زرگریان، میلاد طاهری، علی غلام پور، سیاوش چیتگر، امیر حسین رستمی، محمود شاگرد دباغ و احسان پروین که در حوادث ۲۵ بهمن و اول اسفند توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بودند با سپردن وثیقه از زندان آزاد شدند.اتهام این فعالین دانشجویی از سوی دادستانی شهرستان بابل اقدام علیه امنیت ملی به واسطه اغتشاش و تحریک مردم به تظاهرات و تبلیغ علیه نظام عنوان شده است که در این بین حسین ضامن ضرابی (دبیر کانون شعر و ادب و عضو انجمن اسلامی دانشگاه صنعتی نوشیروانی)، علی یزدان پناه و سارا باقری از فعالین دانشجویی دانشگاه صنعتی نوشیروانی هر یک با وثیقه ۳۰ میلیون تومانی، رامتین مقدادی جوان ترین فعال ستاد مهندس موسوی در مازندران با سپردن وثیقه ۲۰ میلیون تومانی و سایر فعالین هر یک با سپردن وثیقه های ۱۰ و ۲۰ میلیون تومانی از زندان آزاد شدند. جمعی از این فعالین دانشجویی پس از آزادی طی روزهای اخیر برای ارائه آخرین دفاعیات خود به دادستانی شهرستان بابل مراجعه کردند و بدون حضور وکلای خود آخرین دفاعیات خود را ارائه دادند. چند تن از این فعالین فعالین دانشجویی گفته اند که که دادستان بابل دست خطی را مبنی بر اعتراف دوستانشان به آنها ارائه داده و به آنها متذکر شده که به نقش خود در حوادث اخیر بابل اعتراف کنند و در صورت عدم اعتراف ، آنها را به زندان برخواهد گرداند. این فعالین سیاسی و دانشجویی ضمن اعتراض به نحوه بازجوئی های خود توسط مقامات امنیتی به دادستان بابل گفتند که پس از بازداشت به شدت از سوی مقامات امنیتی و انتظامی مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و اظهارات خود را در بازجویی های مدت بازداشت، قبول ندارند زیرا که این بازجوئی ها تحت فشار و شکنجه صورت گرفته است. همچنین تا کنون وضعیت محسن برزگر (دبیر فرهنگی سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل)، ایمان صدیقی (دبیر سیاسی سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل) مشخص نشده است.
ناپدید شدن ضیا نبوی( زندانی سیاسی)
نزدیک به یک ماه از انتقال ضیا نبوی ، دانشجوی محروم از تحصیل از دانشگاه اهواز به نقطه نامعلومی می گذرد اما همچنان هیچکس خبر ندارد که ضیا کجاست و در کجا نگهداری می شود .
به گزارش خبرنگار کلمه ، ماه ها قبل ضیا نبو ی از زندان اوین به زندان کارون اهواز منتقل شد، اما از یک ماه پیش این زندانی به نقطه نامعلومی برده شد، بدون اینکه خانواده اش کوچکترین اطلاعی از وضعیت وی داشته باشند .
چندی پیش پدر ضیا به دنبال خبر انتقال او از زندان اهواز به مکانی نامعلوم توسط نیروهای امنیتی گفته بود : « من خبر انتقال پسرم را از خانواده های زندانیان زندان اهواز شنیدم که معمولا با من تماس می گیرند و درباره حال ضیا خبر می دهند. چون به من خیلی وقت اجازه ملاقات با ضیا را نمی دهند و بیشتر از خانواده ها خبر سلامتی پسرم را می گیرم. حالا خیلی نگرانم و نمی دانم چه کار کنم.»
ضیا نبوی، سخنگوی شورای دفاع از حق تحصیل و دانش آموخته رشته مهندسی شیمی از دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل است که در آزمون کارشناسی ارشد سال ۸۷ موفق به کسب رتبه تک رقمی در رشته جامعه شناسی شده بود. اما با این همه از تحصیل محروم شد .او ۲۵ خرداد سال گذشته بازداشت و از سوی دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی پیرعباسی به ۱۰ سال حبس تعزیری همراه با تبعید محکوم شد.
آخرین دیدار خانواده نبوی با فرزندشان مربوط به یکماه قبل بوده است . اما از آن زمان تاکنون هیچ خبری از وضعیت این زندانی در دست نیست و فقط زندانیان زندان کارون اهواز و خانواده اش می گویند که دیگر ضیا در این زندان نیست این سوال بزرگ برای خانواده و دیگر دوستان ضیا وجود دارد ضیا اکنون کجاست و آیا سلامت است ؟
اخراج یک دانشجوی دیگر در بابل
در ادامه ی فشار بر فعالین دانشجویی ، یکی دیگر از دانشجویان بابل از دانشگاه اخراج شد.شهاب مهدی نیا به حکم کتبی شیخ الاسلامی (رئیس دانشگاه علوم و فنون بابل) و تاجدین (معاون دانشجویی و رئیس کمیته انضباطی این دانشگاه) به اتهام ایجاد اغتشاش و بر هم زدن نظم دانشگاه ، از دانشگاه علوم و فنون بابل اخراج و دیگر حق ورود به این دانشگاه را ندارد. این در حالیست که سال گذشته ،تمامی کلاس های حل تمرین این فعال دانشجویی به دلیل فعالیت های دانشجویی لغو شده بود .گفتنیست شهاب مهدی نیا که کلیه واحد های تحصیلیش را در 7 ترم و با معدل الف تموم کرده بود، چند روز پیش برای انجام کارهای مربوط به فارغ تحصیلی به دانشگاه مراجعه می کند ،اما اجازه ورود به دانشگاه را نمی یابد و با پیگیری های صورت گرفته متوجه اخراج خود از دانشگاه می شود. تمامی مراحل اخراج او بدون اطلاع و احظار وی به کمیته ی انضباطی صورت گرفته که در نوع خود کم سابقه است . همچنین در تابستان 1388 هم شهاب مهدی نیا به دلیل شرکت در تظاهرات و فعالیت های سیاسی به اداره ی اطلاعات شهرستان بابل احظار و با تعهد کتبی آزاد شده بود.
۱۳۸۹ اسفند ۱۶, دوشنبه
اعتصاب غذای ایمان صدیقی دانشجوی زندانی دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل
ایمان صدیقی که در روز 1 اسفند توسط نیروهای امنیتی و اطلاعاتی بابل دستگیر شده بود و سپس به زندان متی کلا و در سلول انفرادی نگاهداری می شد در اعتراض به دستگیری غیر قانونی و عدم رسیدگی به پرونده اش ، در زندان دست به اعتصاب غذای 5 روزه زده است.
علت اصلی اعتصاب غذای ایمان صدیقی عدم رسیدگی نهادهای امنیتی و قضائی به پرونده این دانشجوی سیاسی دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل می باشد. لازم بذکر است اکبرزاده معاون دادستان بابل و شکری رئیس اداره اطلاعات بابل وی را تهدید کرده اند که در صورتی که اعتصاب غذای خود را پایان ندهد 5 ماه از حبسش که از سوی دادگستری شهرستان بابل مورد آزادی مشروط واقع شده بود را به اجرا خواهند گذاشت. همچنین خبر هایی در مورد انتقال ایمان صدیقی(دبیر سیاسی سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل) از انفرادی زندان متی کلا به انفرادی زندان اداره اطلاعات ساری (شهید کچویی) هم منتشر شده است. او همچنین اعلام کرده بود در صورت انتقال وی به زندان اداره اطلاعات ساری دست به اعتصاب غذای خشک خواهد زد. خانواده ایمان صدیقی هم اعلام کرده اند " از زمانی که فرزندمان را به زندان اداره اطلاعات ساری منتقل کردند تا کنون هیچ تماسی از سوی خود و یا مسئولین امنیتی مبنی بر خبر صحت سلامتی وی با ما گرفته نشده است. "
وی از زندانیان سیاسی بعد از کودتای انتخاباتی خرداد 88 بوده که در اسفند ماه همان سال برای گذراندن دوران محکومیت 10 ماهه خود راهی زندان متی کلا شد. او در تیر ماه امسال پس از گذراندن 5 ماه از دوران حبس خود از سوی دادگستری بابل آزادی مشروط دریافت نمود.
۱۳۸۹ اسفند ۱۵, یکشنبه
لزوم تشکیل هسته های اعتراضی ( پیشنهاد شماره یک)
دوستان برای ادامه راه ، مهمترین حرکت پیشرو؛ تشکیل و گسترش هسته های اعتراضیست.
اما هسته های اعتراضی چیست؟! هستههای اعتراضی از گروههای 2 تا 5 نفرهای تشکیل میشد که سالها یکدیگر را میشناسند و کاملاً به یکدیگر اطمینان دارند. برای انجام فعالیت های مختلف اعتراضی 2 نفر کافی است ولی به هر حال به هیچ وجه تعداد آنها نباید از 5 نفر بیشتر شود زیرا احتمال لو رفتن و گیر افتادن افراد بیشتر میشود. هستههای 3 و 4 نفره خیلی رایج است و تعدادی نیز در هستههای 2 یا 5 نفره فعالیت میکنند. این هستهها هیچ ارتباطی با یکدیگر نداشته و اساساً لزومی به اینکار نیست، هدف کاملاً مشخص است، انهدام سلسله اعصاب سرکوب گران و مختل نمودن سیستم کنترلی آنها. برقراری ارتباط بین هستهها خطرناک، بیمورد و زائد است. هر هسته باید سعی میکند تا حد امکان مخفی مانده و شناسائی نشود. هستههایی که تلاش میکردند با برقراری ارتباط با دیگر هستهها، گروه بزرگتری تشکیل داده و عملیات بزرگتری را انجام دهند خود را بیشتر در خطر میاندازند. لزومی به کارهای بزرگ و قهرمانبازی نیست، عملیاتهای کوچک و پراکنده تعداد زیادی هسته اعتراضی، هنگامی که در کنار هم قرار میگیرد مقیاسی وسیع و خردکننده مییابد.این هسته ها متعلق به هیچ گروه و حزب و تشکیلاتی نیست، ما از جنس مردم هستیم و این بزرگترین عامل موفقت ماست.
در تظاهراتها هم باید گفت با شروع تظاهرات های خیابانی، سرکوبگران و بسیج معمولا از قبل در نقاط اعلامی برای تظاهرات مستقر می شود، با دیدن این سرکوب گران نباید نا امید شد و حالتی از یأس و ناامیدی پدید آورد، عموما این فکر که سرکوب گران زورمند و بیرحم هستند ، بجان همه می افتاد. با غلبه بر ترس باید درست فکر کرد. ما میدانیم که همفکران زیادی در اطراف ما هستند پس باید با خلاقیت ها، اعتراض را نشان داد. بهترین راه در شهر ستان ها حرکت به سمت نقاط شلوغ است که تراکم نیرو های سرکوب در آنجا کمتر است ( مثل تجربه 25 بهمن در بابل که وقتی اطراف پارک شادی و دانشگاه را نیروهای سرکوب پوشش داده بودند هسته ها به سمت خیابان مدرس و مرکر شهر حرکت کردند) هسته ها با تغییر مکان در مسیر های اعلامی به صورت خود جوش اعتراض خودشان را اعلام می کنند.باید یاد بگیریم منتظر چیزی نباشیم یا با اولین جرقه شروع کنیم!هسته های کوچک با پیدا کردن یک مکان مناسب از فرصت استفاده کرده و منتظر نمی مانند!
اما هسته های اعتراضی چیست؟! هستههای اعتراضی از گروههای 2 تا 5 نفرهای تشکیل میشد که سالها یکدیگر را میشناسند و کاملاً به یکدیگر اطمینان دارند. برای انجام فعالیت های مختلف اعتراضی 2 نفر کافی است ولی به هر حال به هیچ وجه تعداد آنها نباید از 5 نفر بیشتر شود زیرا احتمال لو رفتن و گیر افتادن افراد بیشتر میشود. هستههای 3 و 4 نفره خیلی رایج است و تعدادی نیز در هستههای 2 یا 5 نفره فعالیت میکنند. این هستهها هیچ ارتباطی با یکدیگر نداشته و اساساً لزومی به اینکار نیست، هدف کاملاً مشخص است، انهدام سلسله اعصاب سرکوب گران و مختل نمودن سیستم کنترلی آنها. برقراری ارتباط بین هستهها خطرناک، بیمورد و زائد است. هر هسته باید سعی میکند تا حد امکان مخفی مانده و شناسائی نشود. هستههایی که تلاش میکردند با برقراری ارتباط با دیگر هستهها، گروه بزرگتری تشکیل داده و عملیات بزرگتری را انجام دهند خود را بیشتر در خطر میاندازند. لزومی به کارهای بزرگ و قهرمانبازی نیست، عملیاتهای کوچک و پراکنده تعداد زیادی هسته اعتراضی، هنگامی که در کنار هم قرار میگیرد مقیاسی وسیع و خردکننده مییابد.این هسته ها متعلق به هیچ گروه و حزب و تشکیلاتی نیست، ما از جنس مردم هستیم و این بزرگترین عامل موفقت ماست.
در تظاهراتها هم باید گفت با شروع تظاهرات های خیابانی، سرکوبگران و بسیج معمولا از قبل در نقاط اعلامی برای تظاهرات مستقر می شود، با دیدن این سرکوب گران نباید نا امید شد و حالتی از یأس و ناامیدی پدید آورد، عموما این فکر که سرکوب گران زورمند و بیرحم هستند ، بجان همه می افتاد. با غلبه بر ترس باید درست فکر کرد. ما میدانیم که همفکران زیادی در اطراف ما هستند پس باید با خلاقیت ها، اعتراض را نشان داد. بهترین راه در شهر ستان ها حرکت به سمت نقاط شلوغ است که تراکم نیرو های سرکوب در آنجا کمتر است ( مثل تجربه 25 بهمن در بابل که وقتی اطراف پارک شادی و دانشگاه را نیروهای سرکوب پوشش داده بودند هسته ها به سمت خیابان مدرس و مرکر شهر حرکت کردند) هسته ها با تغییر مکان در مسیر های اعلامی به صورت خود جوش اعتراض خودشان را اعلام می کنند.باید یاد بگیریم منتظر چیزی نباشیم یا با اولین جرقه شروع کنیم!هسته های کوچک با پیدا کردن یک مکان مناسب از فرصت استفاده کرده و منتظر نمی مانند!
پیشنهاد شماره یک |
هستههای اعتراضی نباید از تلفن و موبایل برای مکالمات خود استفاده کنند زیرا تلفنها می تواند تحت کنترل باشد ، فقط ملاقات حضوری و هیچ کس هم یادداشت برندارد، همه چیز باید در مغز ثبت شود تا مدرکی بر جا نماند، بهنگام اعتراضات خیابانی باید حتماً کفش ورزشی پوشید و کسی از کفش چرمی استفاده نکند زیرا هنگام فرار سرعت را کم و باعث سر خوردن و زمین خوردن افراد میگردد. هیچ هستهای برای برقراری تماس با هستههای دیگر تلاش نکند و تحت هیچ شرایطی برای هیچکس، حتی بستگان نزدیک از فعالیتهای خود تعریف نکنید. این نکته را از یاد نبریم که در سال 57 کسی واقعاً پیشبینی نمیکرد همه چیز بسرعت بپایان برسد و لذا هستههای اعتراضی آن زمان خود را برای مبارزات طولانی و برای سالیان دراز آماده میکردند.اما سرکوب ها تا حدی قابلیت اثر گذاری دارد و بعد از مدتی نا کارآمد می شود. باید ورزش با دیگر اعضای هسته را جزء لاینفک برنامهها قرار داد. روحیه بالا، ما را مقاوم و امیدوار می کند و در این حال زمان خوبی را هم برای تبادل افکار و تجزیه و تحلیل برای ادامه ی راه در اختیارمان قرار می دهد. کوچک بودن گروه و تعداد باعث می شود اگر سر کوب گران موفق بدستگیری هستهای شدند ،فقط چند نفر بدستش میافتادند و هیچ راهی به هستههای دیگر پیدا نمیکنند. به رهبر در گروه احتیاجی نیست زیرا فقط یک هدف و وظیفه را دنبال میکنیم، مبارزه با دیکتاتوری و استفاده از راه های مشخص مبارزه.(غیر از مبارزات خیابانی، شعار نویسی، اسکناس نویسی و پخش اعلامیه و شب نامه از بهترین راه های مبارزه در شهرستان هاست)
میدانیم که حاکمیت واقعاً به استیصال و درماندگی افتاده و با ادامه ی راه بیش از پیش درمانده تر و نحیف تر می شود. هستههای اعتراضی همرنگ مردم هستند و لذا نامرئی و غیر قابل کشف، هستههای اعتراضی در هر ساعتی و به هر مکانی ممکن است به مبارزه بپردازند پس سرکوبگران نمیدانند باید کجا انتظار آنها را بکشد. هستههای اعتراضی اسلحه ندارند تا نیاز به فشنگ داشته باشند، اسلحه انها اعتقاد به آزادی خواهی و خلاقیت در مبارزات است. هستههای اعتراضی از سرعت عمل بالایی بر خوردارند، برق آسا، عمل می کنند. باید دقت کنیم که هسته های اعتراضی هرگز این اشتباه را مرتکب نمی شوند که بسمت مبارزه مسلحانه بروند، ورود به فاز نظامی سبب خروج توده مردم از صحنه می گردد.
حاکمیت خودش با سرکوب تظاهرات آرام آنرا اجباراً بسمت نهضت اعتراضی سوق می دهد و این گونه خود متحمل هزینه سنگینی می شود. باید در نظر داشته باشید که با تغییر فاز استراتژی کل جنبش سبز ما هم بصورت پویا روش های جدیدی را امتحان خواهیم کرد و صدمات بیشتری بر پیکره ی استبداد خواهیم زد.
میدانیم که حاکمیت واقعاً به استیصال و درماندگی افتاده و با ادامه ی راه بیش از پیش درمانده تر و نحیف تر می شود. هستههای اعتراضی همرنگ مردم هستند و لذا نامرئی و غیر قابل کشف، هستههای اعتراضی در هر ساعتی و به هر مکانی ممکن است به مبارزه بپردازند پس سرکوبگران نمیدانند باید کجا انتظار آنها را بکشد. هستههای اعتراضی اسلحه ندارند تا نیاز به فشنگ داشته باشند، اسلحه انها اعتقاد به آزادی خواهی و خلاقیت در مبارزات است. هستههای اعتراضی از سرعت عمل بالایی بر خوردارند، برق آسا، عمل می کنند. باید دقت کنیم که هسته های اعتراضی هرگز این اشتباه را مرتکب نمی شوند که بسمت مبارزه مسلحانه بروند، ورود به فاز نظامی سبب خروج توده مردم از صحنه می گردد.
حاکمیت خودش با سرکوب تظاهرات آرام آنرا اجباراً بسمت نهضت اعتراضی سوق می دهد و این گونه خود متحمل هزینه سنگینی می شود. باید در نظر داشته باشید که با تغییر فاز استراتژی کل جنبش سبز ما هم بصورت پویا روش های جدیدی را امتحان خواهیم کرد و صدمات بیشتری بر پیکره ی استبداد خواهیم زد.
در ادامه راهمان هم، پیشنهاد های دیگر هم به عنوان یک استراتژی شهری اعلام می شود همچنین به تشریح سایر موارد اعتراضات ابتکاری خواهیم پرداخت و نقش آنها در ادامه ی راه رسیدن به دموکراسی و افزایش روحیه فعالین خواهیم بر شمرد. امیدواریم از این پس بتوانیم مبارزات را هدف مند تر و پویا تر دنبال کنیم.
سپاس
۱۳۸۹ اسفند ۱۴, شنبه
آسوده نمی نشینیم...اعتراضات ادامه دارد (فراخوان 17 اسفند در بابل)
در ادامه ی اعتراض به حصر رهبران جنبش سبز مردم ایران، روز سه شنبه همزمان با روز جهانی زن ، از همه یاران بابلی می خواهیم با حضور سبز خود و فریاد های الله اکبر ، در مقابل ظلم های آشکار عده ای فرصت طلب ایستاده و بیش از پیش لرزه بر اندام دیکتاتور افکنیم.
خشونت طلبان چکمه پوش بدانند این نهضت ادامه دارد و جوانان این مرز و بوم تا احقاق حقوق بر حق خود دست از مبارزه نخواهد کشید
طبق جمع بندی نظرات شما دوستان خیابان مدرس حد فاصل چهارراه شهربانی تا میدان باغ فردوس برای پیدا کردن یکدیگر در شرایط فعلی بهترین انتخاب برای تجمعات بوده است.
با شروع جرقه اعتراضات و تجمعات لطفا به سرعت فریاد الله اکبر سر دهید.
زمان: سه شنبه 6 بعد ازظهر( 17 اسفند)
احضار هفت دانشجوی دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل به کمیته انضباطی این دانشگاه
با توجه به اینکه پیشتر اعلام شده بود که تعداد دانشجویان احضار شده به این کمیته 3 نفر بوده است اما تعداد دانشجویان احضارشده به کمیته انضباطی دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل به 7 نفر افزایش پیدا کرده است. اسامی این دانشجویان به شرح زیر است : سید مصطفی ارمغان، حسام الدین باقری، مجتبی تقوایی، حسین ضامن ضرابی، محمد عسگری، محمد علمی و نیما نحوی.
احضار این دانشجویان به کمیته انضباطی در حالی صورت می گیرد که هیچ تحصن و درگیری در محیط دانشگاه انجام نشده است و تمام اعتراضات اخیر در محیط شهری بابل اتفاق افتاده بود.
احضار این دانشجویان به کمیته انضباطی در حالی صورت می گیرد که هیچ تحصن و درگیری در محیط دانشگاه انجام نشده است و تمام اعتراضات اخیر در محیط شهری بابل اتفاق افتاده بود.
حسین ضامن ضرابی به تازگی از زندان آزاد شده و از سوی کمیته انضباطی به یک ترم تعلیق با احتساب سنوات(در ترم جاری) محکوم شده است. نیما نحوی نیز که به تازگی و پس از 21 ماه تعلیق و زندان به دانشگاه بازگشته بلافاصله به کمیته انضباطی احضار شده است. نکته ی قابل توجه اینکه تمامی این دانشجویان به سه اتهام عجیب زیر احضار شده اند:
1-عدم رعایت مقررات دانشگاه
2-فعالیت و تبلیغ به نفع گروهکها یا مکاتب الحادی یا غیرقانونی
3-ارتکاب اعمالی برضد نظام جمهوری اسلامی
1-عدم رعایت مقررات دانشگاه
2-فعالیت و تبلیغ به نفع گروهکها یا مکاتب الحادی یا غیرقانونی
3-ارتکاب اعمالی برضد نظام جمهوری اسلامی
تمامی این احضار ها در جهت فشار بر فعالین دانشجویی صورت می گیرد تا به گمان مسئولین حراست دانشگاه صنعتی نوشیروانی و اداره ی اطلاعات بابل ، بتوانند موتور محرک اعتراضات بعد از انتخابات که همانا دانشگاه بوده است را سرکوب کنند.
استراتژی که پس از گذشت 20 ماه از تقلب انتحاباتی ، نا کار آمدی آن بر همگان آشکار شده است .
۱۳۸۹ اسفند ۱۱, چهارشنبه
اشتراک در:
پستها (Atom)