نامه کوتاه تبریک تولد احمد زیدآبادی به همسرش (مهدیه محمدی) را بخوانید و عشق را درک کنید.
زندانبان نمی داند دست عشق از میله های زندان می گذرد.
مهديه جانم!
براي تولدت مراسم كوچكي در سلولم برگزار كردم، در واقع تنها كاري كه از دستم بر آمد. وقتي به سرنوشتمان مي انديشم پي مي برم كه 20 سال پيش ما فقط همديگر را انتخاب كرديم، بلكه كشف كرديم در آن زمان شايد كمتر كس فكر مي كرد دخترك شيطان و يك دنده شخصيتي به غايت توانمند، فردي با تدبير ، شكيبا و فداكار است و مي تواند از گذر سختي ها در رنجهاي بسيار، همسر و مادري نمونه باشد. من در كنار تو و بچه هايمان خوشبختي را با همه وجودم تجربه كردم بسيار چيز ها از سلوك تو اموختم. به لطف خداوند روزي كه آن تجربه هاي دل نشين و شيرين را از نو آغاز كنيم دير نيست. پس تا آن روز تحمل و شكيبايي تنها راه چاره است.
تولدت مبارك باشد.
احمد 29/04/1390
زندان رجائي شهر، بند 4 سالن 12 سلول 24
احمد زیدآبادی روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی اصلاحطلب ایرانی و دبیرکل سازمان دانشآموختگان ایران اسلامی (ادوار تحکیم) و عضو هیئت مدیره انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران است.
وی 24خردادماه در حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری (۱۳۸۸) دستگیر شد. او در این انتخابات حامی مهدی کروبی بود. بگفته همسرش، زیدآبادی ۱۷ روز در یک اطاق یک در یک و نیم متر، در یک سلول انفرادی در حال اعتصاب غذا بوده و ۱۸ روز دیگر هم بدون اعتصاب غذا در همان اتاق بدون هیچ تماس و ارتباطی نگه داشته شد. (در مجموع ۳۵ روز) . گفته میشد مهمترین اتهام او نگارش نامه سرگشادهای خطاب به رهبر جمهوری اسلامی بود که در آن از انتقادناپذیری وی انتقاد کردهبود. دادگاه نهایتا در آذر ماه وی را به ۶ سال زندان در تبعید درگناباد و محرومیت مادامالعمر از فعالیتهای اجتماعی و سیاسی محکوم کرد. دادگاه تجدید نظر نیز در دی ماه ۱۳۸۸ محکومیت او را (شش سال زندان، پنج سال تبعید به گناباد و محرومیت مادامالعمر از هر گونه فعالیت سیاسی و شرکت در احزاب و هواداری و مصاحبه و سخنرانی و تحلیل حوادث، به صورت کتبی یا شفاهی) تایید کرد. وی بعد از گذراندن حدود هجده ماه زندان، هنوز از حق دسترسی به حقوق اولیه یک زندانی و استفاده از مرخصی محروم است . از او نقل شده که در این باره اینگونه اظهار نظر کرده است :"زندگی به اندازه ای زیباست که همه چیز را می توان قربانی آن کرد، مگر شرافت را، که عزیزتر و زیباتر از زندگی است و لایق آنکه زندگی را قربانی آن کرد.این اصل اساسی زندگی من است و هر کس لحظه ای در این باره تردید کند هرگز مرا نشناخته است.". این اشاره ای به شرط اجازه مرخصی از زندان به شرط عدم دیدار با مهدی کروبی، میر حسین موسوی و عبدالله نوری است، که وی از قبول آن سر باز زد.
زندانبان نمی داند دست عشق از میله های زندان می گذرد.
مهديه جانم!
براي تولدت مراسم كوچكي در سلولم برگزار كردم، در واقع تنها كاري كه از دستم بر آمد. وقتي به سرنوشتمان مي انديشم پي مي برم كه 20 سال پيش ما فقط همديگر را انتخاب كرديم، بلكه كشف كرديم در آن زمان شايد كمتر كس فكر مي كرد دخترك شيطان و يك دنده شخصيتي به غايت توانمند، فردي با تدبير ، شكيبا و فداكار است و مي تواند از گذر سختي ها در رنجهاي بسيار، همسر و مادري نمونه باشد. من در كنار تو و بچه هايمان خوشبختي را با همه وجودم تجربه كردم بسيار چيز ها از سلوك تو اموختم. به لطف خداوند روزي كه آن تجربه هاي دل نشين و شيرين را از نو آغاز كنيم دير نيست. پس تا آن روز تحمل و شكيبايي تنها راه چاره است.
تولدت مبارك باشد.
احمد 29/04/1390
زندان رجائي شهر، بند 4 سالن 12 سلول 24
احمد زیدآبادی روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی اصلاحطلب ایرانی و دبیرکل سازمان دانشآموختگان ایران اسلامی (ادوار تحکیم) و عضو هیئت مدیره انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران است.
وی 24خردادماه در حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری (۱۳۸۸) دستگیر شد. او در این انتخابات حامی مهدی کروبی بود. بگفته همسرش، زیدآبادی ۱۷ روز در یک اطاق یک در یک و نیم متر، در یک سلول انفرادی در حال اعتصاب غذا بوده و ۱۸ روز دیگر هم بدون اعتصاب غذا در همان اتاق بدون هیچ تماس و ارتباطی نگه داشته شد. (در مجموع ۳۵ روز) . گفته میشد مهمترین اتهام او نگارش نامه سرگشادهای خطاب به رهبر جمهوری اسلامی بود که در آن از انتقادناپذیری وی انتقاد کردهبود. دادگاه نهایتا در آذر ماه وی را به ۶ سال زندان در تبعید درگناباد و محرومیت مادامالعمر از فعالیتهای اجتماعی و سیاسی محکوم کرد. دادگاه تجدید نظر نیز در دی ماه ۱۳۸۸ محکومیت او را (شش سال زندان، پنج سال تبعید به گناباد و محرومیت مادامالعمر از هر گونه فعالیت سیاسی و شرکت در احزاب و هواداری و مصاحبه و سخنرانی و تحلیل حوادث، به صورت کتبی یا شفاهی) تایید کرد. وی بعد از گذراندن حدود هجده ماه زندان، هنوز از حق دسترسی به حقوق اولیه یک زندانی و استفاده از مرخصی محروم است . از او نقل شده که در این باره اینگونه اظهار نظر کرده است :"زندگی به اندازه ای زیباست که همه چیز را می توان قربانی آن کرد، مگر شرافت را، که عزیزتر و زیباتر از زندگی است و لایق آنکه زندگی را قربانی آن کرد.این اصل اساسی زندگی من است و هر کس لحظه ای در این باره تردید کند هرگز مرا نشناخته است.". این اشاره ای به شرط اجازه مرخصی از زندان به شرط عدم دیدار با مهدی کروبی، میر حسین موسوی و عبدالله نوری است، که وی از قبول آن سر باز زد.
بیخود که بهش نمیگن شرف اهل قلم
پاسخحذفواقعا باید در مقابل عظمت ادم هایی مثل زید ابادی سر تعظیم فرود اورد، با وجود این سرو های آزاده باید به آینده امیدوار بود
پاسخحذفدر واقع تنها كاري كه از دستم بر آمد... درود بر شرف اهل قلم
پاسخحذفایکاش قدر این آدمهای بزرگ را می دانستیم
پاسخحذف