۱۳۸۹ مهر ۱۲, دوشنبه

نامه یک نخبه جوان سبز به رهبر ایران



آیت الله خامنه ای
رهبری نظام اسلامی ایران

سلام علیکم

اینجانب یکی از نخبگان نظام شما هستم. یکسال پیش بود که با کسب رتبه کشوری در جشنواره خوارزمی به جمع کثیر نخبگان کشور ایران با شادی و شعف پیوستم.
آن روز به این اندیشیدم که از هم اکنون می توانم با تلاش و پشتکار بیشتر و با حمایت هایی که از نخبگان می شود در راه پیشرفت و اعتلاء کشور تلاش های بیشتری کنم. هر چند که از ماه های پیشتر از این ماجرا امید خود را برای پیشرفت کشور از دست داده بودم، اما رویداد عضویت و راه یابی به جمع نخبگان کشور به من این نیرو را داد که بدون در نظر گرفتن شرایط محیطی، جهت رشد و پیشرفت کشور تلاش کنم.
به استناد بند 5 بخش ج از ماده 2 قانون اهداف، وظایف و تشکیلات وزارت علوم و تحقیقات و فن آوری مصوب جلسه 08/05/ 1384 مجلس شورای اسلامی، مبنی بر ورود بدون کنکور برگزیدگان جشنواره خوارزمی به دانشگاه ها‎، از فردای اعلام نتایج جشنواره به پیگیری جهت اخذ پذیرش از دانشگاه های تهران پرداختم.
البته گفتنی است که این پیگیری پس از تایید خانم سلطان خواه معاونت علمی و فن آوری، آقای احمدی نژاد  و کامران دانشجو وزیر علوم، تحقیقات و فن آوری صورت گرفت.
به دانشگاه های مختلف کشور مراجعه کردم تا شاید بتوانم از یکی از دانشگاه های معتبر تهران پذیرش بگیرم. هر کدام از دانشگاه ها بر خلاف قانون مصوب مجلس به بهانه ای پس از ماه ها دوندگی اینجانب نتیجه منفی خود را اعلام می نمود.
در این زمان که من در ایران برای ورود به دانشگاه های کشور دوندگی می کردم و تمنای پذیرش بدون کنکور داشته ام و از سویی بارها شخصا به خانم سلطان خواه نامه داده و یا با ایشان صحبت کردم و به آقای احمدی نژاد نامه دادم و مشکلات خود را بیان کردم، در خارج از کشور، دانشگاه های خارجی برای من دعوت نامه می فرستادند که برای ادامه تحصیل به کشورهایی چون: آلمان، کانادا، انگلیس، مالزی و ... رفته و با حداکثر امکانات به تحصیل ادامه دهم.

آقای خامنه ای اما من به هیچ کدام از نامه ها تا زمانی که از پذیرش در داخل کشور به طور کامل ناامید نشده بودم پاسخ ندادم، زیرا معتقدم که ایران را نباید خالی گذاشت تا دشمنان این مرز و بوم فکر دست اندازی به مال و جان ایران در سر کنند.
سرانجام از یکی از دانشگاه های کانادا پذیرش گرفتم و پس از یک سفر 20 روزه و تکمیل مراحل اولیه ثبت نام دانشگاه به ایران بازگشتم تا از طریق قانونی برای ادامه تحصیل به خارج از کشور بروم.
اما پس از بازگشت به ایران با درب های بسته نظام وظیفه کشور روبرو شده ام. و اجازه خروج از کشور در این مقطع تحصیلی را به من نداده اند، حال آنکه از تسهیلات اعضای بنیاد نخبگان، معافیت از سربازی می باشد.

آقای خامنه ای، من هیچ وقت چشم به کمک مسئولان این نظام نداشته ام و ندارم. امروز هم اگر این نامه را نوشتم تنها برای این است که از سو استفاده تبلیغاتی رسانه ها از گردهمایی نخبگان جلوگیری کنم.

آقای خامنه ای، من به جلسه ای که تنها نفعش برای تبلیغات شماست نخواهم آمد و حاضر به نشستن در فضایی نیستم که افرادی نفس میکشند که دستشان آغشته به خون ملت کشورم است.

آقای خامنه ای، من تنها یک نمونه کوچک از دریای نخبگانی هستم که 14ام به دیدار شما می آیند به این امید که شاید بتوانند یکی از هزاران مشکلشان را به دستان شما حل نمایند، هرچند که هنوز این جمع به این بصیرت نرسیده اند که شما فقط در پی تبلیغات خود هستید.

آقای خامنه ای، حال 14ام باز هم بنشینید بر تخت سلطنت خود و بگویید که نخبگان در رفاه هستند، بگویید که باید از نخبگان حمایت کرد. مثل هر سال از نخبگان و جایگاه ویژشان بگویید تا باز هم تریبونی برای تبلیغات دروغین خود و دولت دست نشاندتان ایجاد کنید.

آقای خامنه ای، از همین الآن آماده ام که به زندان کهریزک بروم. اگر به آن مکان بروم بی شک به این باور می رسم که واقعا یک نخبه هستم. زیرا طی سال های اخیر نخبگان تنها در زندان های ایران پذیرش می شوند، شاید دانشگاه بزرگ اوین برای من هم جایی داشته باشد.

آقای خامنه ای، فراموش نکنید که پایه های نظامتان لرزان شده است و همین روزها این رعشه سبب فروریزی نظامتان خواهد شد.

آقای خامنه ای، امیدوارم روزی را ببینم که ملت ایران در آزادی به سر می برند و هرکس به جایگاهی که به آن تعلق دارد برسد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر